همهچیز از اینجا شروع میشود؛ ۱۳۷سال پیش در ماه نوامبر سال ۱۸۷۷ میلادی، «آنا سیوِل» نویسندهی انگلیسی ادبیات کودک و نوجوان، پنجماه پیش از مرگش کتاب «سیاه قشنگ» را منتشر کرد.
او در این کتاب شرح حال اسبی سیاهرنگ را از زبان خود اسب روایت میکند و به حقوق حیوانها و زندگی مشکل آنها میپردازد. کتاب او در بین ۲۰۰ رمان برتر انگلیسی قرار دارد و از زمان انتشار تا به امروز، اقتباسهای متعددی از آن شده است.
اولین اقتباسهای «سیاه قشنگ» را ۹۷سال پیش، «اِدوارد گریفیث» کارگردان آمریکایی انجام داد. او ابتدا در سال ۱۹۱۷ فیلم «بندهی مطیع شما» را ساخت و پس از آن در سال ۱۹۲۱ با همان گروه بازیگران، فیلم «سیاه قشنگ» را ساخت.
سال ۱۹۴۶، سومین فیلم سینمایی «سیاه قشنگ» به کارگردانی «ماکس نوسک» آلمانی و سال ۱۹۷۱ چهارمین فیلم «سیاه قشنگ» به کارگردانی «جمیز هیل» انگلیسی ساخته شد.
یکسال بعد، در سال ۱۹۷۲ اولین مجموعهی تلویزیونی سیاه قشنگ با نام «ماجراهای سیاه قشنگ» در ۵۲ قسمت ساخته شد. در واقع این مجموعه، اقتباس مستقیمی از روی رمان «سیاه قشنگ» نبود، بلکه «تد ویلیس» طراح و نویسندهی این مجموعه، ادامهای را برای داستان زندگی سیاه قشنگ و بعضی از شخصیتهای کتاب نوشت. این سریال که ساخت آن تا سال ۱۹۷۴ ادامه داشت، در زمان خود بهعنوان یکی از پربینندهترین سریالهای کودک و نوجوان انگلیسی شناخته شد.
۱۶سال بعد، در سال ۱۹۹۱ مجموعهی تازهای با نام «ماجراهای تازهی سیاه قشنگ» ساخته شد که در واقع ادامهی مجموعهی قبلی بود.
«ویلیام لوکاس» بازیگر نقش «دکتر گوردون» حالا مثل شخصیتش ۱۶سال پیرتر شده و «استیسی دورنینگ» بازیگر نقش «جنی» در مجموعهی قبلی، حالا مادر شده است و اینبار «ویکی» دختر نوجوان قصه است که صاحب یک اسب سیاه میشود. بیشتر قسمتهای مجموعهی جدید در نیوزیلند و استرالیا فیلمبرداری شد و فیلمنامهی بعضی از قسمتهای آن براساس قصههای کتاب «سیاه قشنگ» نوشته شده است.
در بین این دو مجموعهی تلویزیونی، شرکت انیمیشنسازی «هانا-باربارا» در سال ۱۹۷۸، انیمیشن ۵۰دقیقهای «سیاه قشنگ» را براساس کتاب «آنا سیول» ساخت. این اولین اقتباس انیمیشنی از این رمان بود و در سال ۱۹۹۵ هم انیمیشن ۴۹ دقیقهای دیگری با همکاری دو شرکت ژاپنی و آمریکایی ساخته شد.
سال ۱۹۹۴، «کارولین تامسون» کارگردان آمریکایی، فیلم دیگری را براساس کتاب «سیاه قشنگ» ساخت که تا امروز، آخرین اقتباس سینمایی از این رمان محسوب میشود.
اما در سال ۱۹۴۱، «والتر فیرلی» نویسندهی آمریکایی ادبیات کودک و نوجوان، کتاب مشابهی با «سیاه قشنگ» به نام «اسب سیاه» نوشت. او رابطهی یک نوجوان و یک اسب اصیل عرب را روایت میکرد که شباهت زیادی با داستانهای کتاب «سیاه قشنگ» داشت، اما داستان آن در قرن بیستم میگذشت. او ۲۰جلد از ماجراهای پسر نوجوان و اسب سیاه را نوشت و که از روی این مجموعهی کتاب هم اقتباسهای زیادی شده است که البته به احتمال زیاد، سریال آن را دیدهاید.